دلایل متعددی برای پناهندگی ایرانیان و فرار از ایران وجود دارد که می توان آنها را به چند دسته کلی تقسیم کرد:
دلایل سیاسی:
- سرکوب آزادی های مدنی و سیاسی: محدودیت آزادی بیان، اجتماعات، و فعالیت های سیاسی، سرکوب مخالفان، و عدم وجود آزادی های دینی و مذهبی، زندان، شکنجه، آزار و اذیت مخالفین حکومت، تجاوز جنسی به زنان سیاسی، اعدام، محرومیت های اجتماعی، اخراج از کار، عدم امنیت شغلی، تهدید دائمی جمهوری اسلامی به سرکوبگری، اذیت و آزار زنان در خیابان ها به دلیل رعایت نکردن حجاب و پوشش تحمیلی اسلامی، از جمله دلایل سیاسی پناهندگی ایرانیان است.
-
در گزارش کمیته حقیقتیاب روز جمعه ۱۸ اسفند ١٤٠١ در مورد ایران (جمهوری اسلامی) به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کرد، آمده و در آن تاکید شده که آنچه حکومت ایران علیه زنان معترض انجام داده، در رده «جنایت علیه بشریت» است. «نقض حقوق بشر در ایران به سطح جنایت علیه بشریت رسیده است». - وضعیت حقوق بشر: نقض حقوق بشر در ایران، از جمله شکنجه، اعدام، بازداشت های خودسرانه، و عدم وجود عدالت قضایی، بسیاری از ایرانیان را به پناهندگی وادار می کند.
- فقدان امنیت: ناامنی جانی، سیاسی، و اجتماعی، به ویژه برای اقلیت های قومی و مذهبی، زنان، و فعالان سیاسی و اجتماعی، از دیگر دلایل پناهندگی ایرانیان است.
دلایل اقتصادی:
- وضعیت بد اقتصادی: مشکلات اقتصادی ایران، از جمله تورم بالا، بیکاری، فساد، و عدم وجود فرصت های شغلی مناسب، بسیاری از ایرانیان را به دنبال زندگی بهتر در خارج از کشور سوق می دهد.
- فقدان عدالت اجتماعی: نابرابری اقتصادی و اجتماعی، تبعیض، و عدم وجود امکانات رفاهی و آموزشی مناسب، از دیگر دلایل اقتصادی پناهندگی ایرانیان است.
دلایل اجتماعی:
- محدودیت های اجتماعی: محدودیت های مربوط به پوشش، روابط اجتماعی، و سبک زندگی، به ویژه برای زنان و جوانان، از جمله دلایل اجتماعی پناهندگی ایرانیان است.
- فقدان آزادی های فردی: محدودیت های مربوط به انتخاب شغل، تحصیل، و سفر، و عدم وجود آزادی های شخصی، از دیگر دلایل اجتماعی پناهندگی ایرانیان است.
دلایل فرهنگی:
- فقدان آزادی های فرهنگی: محدودیت های مربوط به فعالیت های فرهنگی و هنری، سانسور، و عدم وجود آزادی بیان فرهنگی، از جمله دلایل فرهنگی پناهندگی ایرانیان است.
- تبعیض فرهنگی: تبعیض علیه اقلیت های قومی و مذهبی، و عدم وجود تنوع فرهنگی، از دیگر دلایل فرهنگی پناهندگی ایرانیان است.
دلایل شخصی:
- جنگ و ناامنی: جنگ، ناامنی، و بلایای طبیعی، از جمله دلایلی است که برخی از ایرانیان به طور موقت یا دائمی به کشورهای دیگر پناه می برند.
ایران کشور ثروتمندی است اما سران جمهوری اسلامی ثروت ملی و منابع کشور را با رانت و غیره می دزدند
تناقض ثروت ایران و وضعیت نامناسب اقتصادی مردم
درست است که ایران از نظر منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی کشوری ثروتمند محسوب میشود. با این حال، تناقضی آشکار بین ثروت ملی ایران و وضعیت نامناسب اقتصادی مردم وجود دارد.
دلایل متعددی برای این تناقض وجود دارد:
- فساد: فساد گسترده در سطوح مختلف دولت و نهادهای حکومتی، یکی از عوامل اصلی سوءاستفاده از منابع ملی و عدم بهرهمندی مردم از ثروت کشور است. رانتخواری، اختلاس، و رشوهخواری از مصادیق فساد هستند که به هدر رفتن ثروت ملی و محرومیت مردم از حقوق خود منجر میشود.
- سوءمدیریت: سوءمدیریت و ناکارآمدی در برنامهریزی و اجرای سیاستهای اقتصادی، از دیگر عوامل اصلی این تناقض است. عدم شفافیت در عملکرد اقتصادی، عدم وجود برنامههای بلندمدت و مدون، و اتکا به سیاستهای پوپولیستی، از مصادیق سوءمدیریت هستند که به تشدید مشکلات اقتصادی و نابرابری اجتماعی منجر میشود.
عواقب این تناقض:
- فقر و نابرابری: فقر و نابرابری اقتصادی در ایران به طور قابل توجهی افزایش یافته است. بسیاری از مردم در تأمین نیازهای اولیه زندگی خود با مشکل مواجه هستند و فاصله طبقاتی به طور فزایندهای در حال افزایش است.
- بیکاری: نرخ بیکاری در ایران بالا است و بسیاری از جوانان تحصیلکرده در جستجوی شغل مناسب هستند.
- نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی کشور رو به افزایش است و مردم خواهان اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد هستند.
مردم ایران حق دارند از ثروت ملی خود بهرهمند شوند و از رفاه و آسایش زندگی برخوردار باشند.
تفاوت جنسی در قوانین جمهوری اسلامی
در جمهوری اسلامی ایران، قوانین بر اساس فقه شیعه تدوین شدهاند و در برخی موارد، تفاوتهایی فاحشی میان زن و مرد در نظر گرفته شده است. در واقع قوانین اسلام زنان را به عنوان موجود شماره دوم و مردان را بعنوان اول میشناسد. قوانین اسلامی عدالت میان زنان و مردان وجود ندارد، و دین اسلام مرد سالاری است و زنان چاره ای به غیر از اطاعت بی چون و چرا از دستورات مردان و قوانین اسلامی را ندارند. در صورت تمرد با مشکلات فراوانی منجمله تا از دست دادن جانشان نیز تمام میشود.
برخی از این تفاوتها در زمینههای زیر قابل مشاهده هستند:
ازدواج:
- سن ازدواج: سن قانونی ازدواج برای دختران 13 سال و برای پسران 15 سال است.
- مهریه: در عقد ازدواج، مرد موظف به پرداخت مهریه به زن است.
- عقد نکاح: زن بدون اجازه شوهر حق خروج از کشور را ندارد.
- طلاق: طلاق به طور کلی در اختیار مرد است و زن در شرایط محدودی میتواند تقاضای طلاق کند.
ارث:
- سهم الارث: در بیشتر موارد، سهم الارث زن نصف سهم الارث مرد است.
حجاب:
- زنها موظف به رعایت حجاب شرعی در جامعه هستند.
قضاوت:
- در حال حاضر، زنان در ایران نمیتوانند قاضی منصوب شوند.
ورزش:
- برخی از رشتههای ورزشی برای زنان ممنوع است.
مسافرت:
- زنها برای خروج از کشور به اجازه شوهر یا ولی خود نیاز دارند.
اشتغال:
- در برخی از مشاغل، زنان با محدودیتهایی روبرو هستند.
تحصیل:
- در حال حاضر، زنان و مردان در دانشگاهها به طور مساوی تحصیل میکنند.
مجازات:
- در برخی از موارد، مجازات زنان و مردان برای جرایم مشابه متفاوت است.
- در نهایت، برای درک دقیق تفاوتهای جنسی در قوانین جمهوری اسلامی، لازم است به منابع معتبر مراجعه و با دیدگاههای مختلف آشنا شد.
در این نوشته نگاهی کلی پناهندگی ایرانیان به کشورهای پناهنده پذیر اشاره شده است.
با امید به پیروزی مردم و سرنگونی حکومت سرکوبگر و جنایتکاران جمهوری اسلامی در ایران که میتواند پایانی بر فرار ایرانیان از ایران و پناهندگی به کشورهای دیگر دانست.
نویسنده: مهران رادمنش
۱۸/اسفند/۱۴۰۲
20-03-2024