بسیاری از مردم ایران به دلایل مختلفی مانند سرکوبگری، نقض حقوق بشر، محدودیتهای آزادی بیان و عقیده، و وضعیت اقتصادی نامناسب، از کشور خود مهاجرت میکنند و پناهنده میشوند. رژیم جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در سالهای اخیر، به شدت مخالف هر گونه اعتراض و نارضایتی مردمی بوده است و استفاده از خشونت و سرکوب برای مقابله با معترضان افزایش یافته است.
افرادی که به دنبال آزادیهای فردی، حقوق بشر، و شرایط بهتری برای زندگی هستند، بسیاری از آنان به کشورهای دیگر پناه میبرند. پناهندگان ایرانی معمولاً به دنبال امنیت، فرصتهای بهتر اقتصادی و اجتماعی، و آزادیهای بیشتر هستند. همچنین، فشارهای سیاسی و مذهبی در ایران باعث شده که بسیاری از فعالان سیاسی، حقوق بشر، روزنامهنگاران و هنرمندان مجبور به ترک کشور شوند.
این پدیده نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورهای تحت سرکوب سیاسی و اجتماعی نیز مشاهده میشود و منجر به مهاجرت گسترده افراد به کشورهایی میشود که به آنها پناهندگی و حقوق انسانی بیشتر میدهند.
زنان ایرانی در نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل قوانین و سیاستهای مذهبی و اجتماعی که توسط رژیم اعمال میشود، با تبعیضهای شدید و محدودیتهای فراوان روبهرو هستند. برخی از مهمترین جنبههای ظلم و تبعیض علیه زنان در ایران عبارتند از:
حجاب اجباری: یکی از قوانین برجستهای که زنان ایرانی را محدود میکند، الزام به پوشیدن حجاب است. زنان باید در مکانهای عمومی حجاب اسلامی (پوشاندن مو و بدن به جز دستها و صورت) را رعایت کنند. این قانون برای بسیاری از زنان ایرانی باعث مشکلات اجتماعی و اقتصادی شده است، به ویژه برای کسانی که از این قانون سرپیچی میکنند و با برخوردهای قانونی و اجتماعی مواجه میشوند.
محدودیتهای حقوقی: در ایران زنان از حقوق برابری با مردان برخوردار نیستند. برای مثال، در قوانین ارث، شهادت در دادگاه، و مسائل مرتبط با حضانت کودکان، زنان در مقایسه با مردان محدودیتهای بیشتری دارند. زنان نمیتوانند بدون اجازه همسر یا ولی خود (پدر یا جد) سفر کنند، و در بسیاری از موارد نیاز به اجازه برای اشتغال یا تحصیل دارند.
خشونت خانگی و قانونی: با وجود اینکه خشونت خانگی در بسیاری از کشورهای جهان یک مسئله جدی است، در ایران به دلیل قوانین و سیاستهای نابرابر، زنان به سختی میتوانند از حقوق خود دفاع کنند. قوانین مربوط به طلاق، حضانت و حقوق مالی زنان در شرایط مختلف اغلب به نفع مردان است و زنان برای شکایت و درخواست حمایت قانونی با موانع زیادی روبهرو میشوند.
محدودیتهای اجتماعی و شغلی: بسیاری از زنان ایرانی با موانع جدی برای مشارکت در جامعه و بازار کار مواجه هستند. محدودیتهای قانونی و اجتماعی مانع از اشتغال زنان در برخی مشاغل میشود و در بسیاری از موارد زنان مجبورند در مشاغل با حقوق پایینتر و شرایط نامساعد کار کنند. علاوه بر این، نظارتهای اجتماعی و فشارهای فرهنگی نیز به طور گستردهای زنان را از فعالیتهای عمومی و اجتماعی محدود میکند.
سرکوب اعتراضات و مبارزات زنان: زنان ایرانی که برای حقوق خود مبارزه میکنند، اغلب با سرکوب شدید مواجه میشوند. اعتراضات علیه قوانین حجاب اجباری، خواستههای زنان برای برابری حقوقی، و مبارزات اجتماعی به شدت سرکوب میشود و زنان معترض به زندان، شکنجه، و حتی اعدام تهدید میشون
در مجموع، زنان ایرانی در زیر رژیم جمهوری اسلامی با چالشهای بسیار زیادی روبهرو هستند که هم در سطح قانونی و هم در سطح اجتماعی و فرهنگی به سختی با آنها مقابله میشود. با این حال، زنان ایران همواره در مبارزه برای حقوق برابر و آزادیهای بیشتر فعال بودهاند و بسیاری از آنها علیرغم سرکوبها، همچنان در تلاش برای تغییر وضعیت خود و جامعهشان هستند.
رژیم اسلامی در ایران براساس سنت های عقب مانده زن ستیز و مرد سالار است
حکومت جمهوری اسلامی ایران بهویژه در دورههای مختلف پس از انقلاب 1979، بر پایه اصول و آموزههای دینی خاصی شکل گرفته است که اغلب به شکلگیری جامعهای مردسالار، سنتی و زنستیز کمک کرده است. این نوع حکومت و ایدئولوژیهای آن بسیاری از حقوق و آزادیهای زنان را محدود کرده و آنان را در بسیاری از زمینهها نابرابر با مردان قرار داده است. در زیر به برخی از ویژگیهای مهم این حکومتی که به این نتایج منجر شده است اشاره میکنم:
1. مبانی فقهی و شریعت اسلامی
حکومت جمهوری اسلامی ایران بهطور مستقیم بر اساس فقه شیعه و تفسیر خاص از آن اداره میشود. این فقه، بهویژه در مسائل مربوط به حقوق زنان، به گونهای تفسیر شده که زنان را در موقعیتهای مختلف از حقوق برابر با مردان محروم میکند. به عنوان مثال:
- در مسائل ارث، شهادت، و بسیاری از حقوق قانونی دیگر، زنان از حقوق کمتری نسبت به مردان برخوردار هستند.
- قوانینی همچون حجاب اجباری به شدت بر زندگی اجتماعی زنان تاثیر گذاشته و آزادیهای آنها را محدود کرده است.
2. محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی زنان
جامعه تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بهشدت سنتی و محافظهکار است و نقش زنان در این جامعه محدود به مسئولیتهای خانه و خانواده و محافظت از اصول اخلاقی و دینی است. زنها بهطور معمول در عرصههای عمومی و شغلی با محدودیتهایی روبهرو هستند و بر اساس قوانین و ارزشهای حکومتی از حضور در بسیاری از مشاغل یا فعالیتهای اجتماعی منع میشوند.
3. حجاب اجباری و نظارت اجتماعی
از جمله نمادهای اصلی حکومت اسلامی ایران، الزام به حجاب برای زنان است که نشاندهنده کنترل و نظارت بر بدن و ظاهر زنان در جامعه است. این قانون بهطور مستقیم بر آزادی زنان تاثیر گذاشته و آنها را از انتخاب آزادانه پوشش خود محروم میکند. در کنار این قانون، فشارهای اجتماعی و سیاسی نیز برای رعایت آن وجود دارد و کسانی که از این قوانین سرپیچی میکنند، با جریمهها، بازداشت و گاهی حتی شکنجه مواجه میشوند.
4. سرکوب زنان فعال و معترض
زنان ایرانی که در تلاشند تا حقوق خود را احقاق کنند، بهویژه در زمینههایی مانند آزادی پوشش، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، یا برابری حقوقی، اغلب با سرکوب شدید مواجه میشوند. حکومت اسلامی به طور مستمر بر مبارزات زنان نظارت دارد و هرگونه اعتراض یا فعالیت مدنی در این زمینهها با برخوردهای قانونی و امنیتی روبهرو میشود. بسیاری از زنان معترض یا فعال سیاسی به زندان میافتند یا تحت فشارهای اجتماعی قرار میگیرند.
5. قوانین و سیاستهای جنسیتی نابرابر
در جمهوری اسلامی ایران، حقوق قانونی زنان در بسیاری از زمینهها با مردان برابر نیست. از جمله این مسائل میتوان به محدودیتهای قانونی در زمینه طلاق، حضانت فرزندان، و توانایی زنان در مشارکت در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی اشاره کرد. زنان در برخی موارد برای سفر، اشتغال، و تحصیل نیاز به اجازه یا تایید از مردان (پدر، همسر یا ولی) دارند. این نابرابریها به شکلی سیستماتیک و قانونی در ساختارهای حکومتی ایران تثبیت شدهاند.
6. نگرشهای مذهبی و ایدئولوژیک مردسالارانه
مهمترین ویژگی حکومت اسلامی ایران که به مردسالاری دامن میزند، نوع نگرش ایدئولوژیک به جایگاه زنان در جامعه است. در این نگرش، نقش زنان عمدتاً در خانه، مادر بودن و تربیت نسل جدید تعریف میشود، در حالی که نقشهای اجتماعی و اقتصادی برای آنها بهویژه در عرصههای خارج از خانه محدود میشود. این نگرش موجب میشود که زنان بهطور کلی از فرصتهای برابر با مردان برای پیشرفت اجتماعی و شغلی برخوردار نباشند.
نتیجهگیری
حکومت جمهوری اسلامی ایران به دلیل اعمال قوانین مذهبی خاص و تفسیرهای سنتی و مردسالارانه از اسلام، زنان را در موقعیتهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و حقوقی از مردان پایینتر قرار داده است. این نوع حکومتی که بر پایه اصول فقهی و مذهبی استوار است، سبب شده که زنان در این جامعه با تبعیضهای جدی روبهرو باشند و حقوق و آزادیهای آنها محدود شود. این وضعیت باعث شده که زنان ایرانی همواره در تلاش برای برابری حقوقی و اجتماعی خود باشند، علیرغم چالشها و سرکوبهایی که از سوی حکومت تجربه میکنند.