پناهجویان بی‌ نام و نشان ، بار دیگر در امواج دریای اندونزی ناپدید شدند

Read more
z.mehrjuo@hotmail.co.uk
25 دسامبر 2011
“افسوس، مهاجر به سرزمینی دلباخته بود که انتظارش را نمی‌ کشید.
اما در واپسین لحظه ها،
نگاهش به سطح صیقلی دریا بود و
امواج دریا فریاد “مهاجر” را در خود تکرار می‌ کردند..
من و تو آیا می‌ توانیم قلب خود را به امواج بسپاریم؟..”
مقدمه
این مقاله را که در رابطه با حادثه تاسف بار اخیر پناهجویان در آبهای اندونزی می‌ نویسم، تقدیم به همه پناهجویان و پناهندگانی می‌کنم که با شرایط بسیار سخت انتظار، آینده نا مشخص، فشارهای اقتصادی، کارهای سخت، و یا هر مشکلی‌ که زاییده موقعیت شان به عنوان یک پناهنده می‌ باشد، مواجهند.
در این نوشته، ابتدا نگاهی‌ می‌اندازم به این حادثه و دلایل اجتماعی آن، و بعد پیش از پرداختن به شرایط پناهجویان دولت استرالیا در کمپ جزیره‌ کریسمس بر طبق گزارش سازمان عفو بین الملل، سعی‌ می‌ کنم واژه پناهجو را آنطور که در سطح بین المللی پذیرفته شده تعریف کنم:
(1) حادثه هولناک در روز شنبه برابر با 17 دسامبر 2011
در طی هفته ای که گذشت، کمتر کسی‌ از ما بود که خبر در هم شکستن کشتی حامل پناهجویان در آبهای اندونزی و در پیش کشته شدن نزدیک به دویست تن از پناهجویان از کشورهای مختلف، از جمله ایران، افغانستان، عراق و ترکیه را نشنیده باشد و از این خبر هولناک متاثر نشده باشد. متاسفانه این حادثه ناگوار، اولین باری نبود که در این منطقه برای پناهجویان عازم کشور استرالیا اتفاق می‌ افتد، و بر طبق سابقه چنین اتفاقاتی، از جمله کشتی دیگری که حدود دو ماه پیش به همین سرنوشت مبتلا شد و از خود نزدیک به 50 نفر کشته بجا گذاشت، نیز کشتی های دیگری که در سالهای اخیر دچار حوادث مشابهی شدند و تلفات سنگینی‌ نیز داشتند، گویا ما باید همچنان انتظار حوادثی از این قبیل را در آینده داشته باشیم.
طبق گزارش تهیه شده بوسیله “هرالد سان” درباره حادثه اخیر در آبهای اندونزی، تعداد کشته شدگان 185 نفر و تعداد نجات یافتگان تنها 34 نفر اعلام شده است. همچنین اعلام شده که 18 نفر در کنار یک کشتی ذغال در جزیره‌ Musabarong پیدا شده ا‌ند. پرسنل گشت و تحقیق این اکتشاف را با توجه به اینکه تا چه حد این افراد از محل حادثه دور شده بودند “فوق العاده” قلمداد کرد. بنا به این گزارش، هر یک از این پناهجویان بین مبلغ 4000$ تا 6500$ به آژانس ها در جاکارتا که به نمایندگی قاچاقچی ها کار میکردند، پرداخته بودند.
این کشتی و سایر کشتیهایی که در ماههای گذشته با تصادفات مشابهی مواجه شدند، هر یک به نوبه خود، با تعداد مسافرانی بیشتر از حتی دو برابر ظرفیتشان بارگیری شده بودند، و هیچکدام مجهز به وسایل امنیتی و پیشگیری از خطرهای قابل پیشبینی‌ نبودند. از این رو، واضحا کمترین تغییرات آب و هوایی وضعیت آنها را به درهم شکستگی و غرق شدن تهدید می‌ کرد و جان تمام مسافران خود را دچار خطر مرگ می‌ ساخت. اما در دنیای امروز ما، و بر اساس ارزشهای غیر انسانی‌ که نتیجه مستقیم سیستمی‌ هستند که در آن زندگی‌ می‌کنیم، سیستمی‌ که در جهت تهیه سود برای بخش کوچکی از اجتماع و بر پایه کالا کردن تقریبا همه چیز، پیش از هر چیزی نیروی کار انسانها، استوار شده است، زندگی‌ انسانها به خودی خود ارزشی ندارند. ارزش انسانها در نظام کنونی ما، تنها در رابطه با موقعیت اقتصادی و اجتماعی آنها، و رابطه ای که با مناسبت تولیدی دارند تعریف میشود. دولتهای مدافع این سیستم نیز، برای جان انسانها خارج از حیطه این روابط ارزشی قایل نیستند، و قوانین آنها برای دفاع کردن از افرادی که نام و نشانی‌ همراه ندارند، و هنوز بعنوان پناهنده هم شناخته نشده ا‌ند، جایی‌ ندارد. برای آنها مهم نیست که چگونه و از چه طریقی در برابر افراد و گروههایی که چنین حمل و نقلهایی را تدارک میدهند و این تدارکها را وسیله ای برای بدست آوردن پولهای کلانی میکنند، قوانین و محدودیتهایی وضع کند تا ایشان دیگر قادر به انجام چنین کارهای غیر مسئولانه نباشند، و از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود.
هیچ انسان آگاهی‌ به خود اجازه نمیدهد که لبه پیکان قضاوت خود را به سمت قربانیان این فجایع هدفگیری کند. این پناهجویان نیز مثل ما از اخبار گذشته و حوادث مشابه قبلی‌ با خبر بودند، ولی‌ چه چیز بغیر از شرایط غیر قابل تحمل و نداشتن انتخابی دیگر، آنها را به انجام چنین عملی‌ در راهی‌ چنان نامشخص و بدون اطمینان، کشانید؟ افرادی که خانه و آشنایان خود را در پی سفری پُرمخاطره رها میکنند، افرادی نیستند بجز آنها که در کشور محل اقامت خود بدلیل محدودیتهای سیاسی مورد پیگردهای قانونی قرار دارند و جان آنها در خطر است. یا افرادی که بخاطر مشکلات شدید اقتصادی و شغلی‌ ادامه دادن زندگی آنها در گرو ترک خانه و پیدا کردن جاییست‌ که امنیت بیشتر و امکاناتی بهتری را برایشان فراهم سازد. اما همین هدف راهی‌ را در پیش روی این افراد می‌گذارد که در خود مخاطراتی از قبیل این حوادث یعنی تا حد مرگ را بهمراه دارد، و حتی اگر هم موفق به گذشتن از این مرحله شوند، با مشکلات دیگری مواجه خواهند شد که در شدت و اندازه، با مشکلات سابق آنها هم سطحی می‌کنند یا حتی بیشترند.
نگاهی‌ به شرایط پناهجویان کشور استرالیا در کمپ جزیره‌ کریسمس، که گویا مقصد این پناهجویان حادثه زده نیز بود، این موضوع را برایمان روشنتر می‌کند. اما پیش از پرداختن به این موضوع، اشاره ای می‌کنم به تعریف کلمه “پناهجو” در ظرفیت پذیرفته شده و قانونی آن در سطح بین المللی.
(2) پناهجو کیست؟
پناهجو کسی‌ است که به دلیل در مخاطره بودن حیاتش در کشور متبوع خود بدنبال حمایت بین المللی میگردد. وی در کشور متبوعش به دلیل هر یک از موارد زیر از جانب دولت یا هر عامل دیگری، تهدید می شود و در نتیجه نمی‌تواند به کشور خود باز گردد:
* نژاد * مذهب * ملیت و گروه اتنیکی * عضویت در یک گروه اجتماعی یا سیاسی مشخص و معین * عقاید سیاسی
بنابر این تعریف، هر فردی به هر یک از دلایل بالا میتواند ادعای پناهجویی نماید، اما در نهایت کشوری که پناهجو از آن تقاضای پناهندگی میتواند این حالت را بر اساس شرایط مشخص فرد تعیین کند. بنابر این تعریف، هیچ پناهجویی نمی‌تواند غیر قانونی باشد.
تحت ماده 14 اعلامیه حقوق بشر “هر کس این حق را دارد که برای لذت بردن از زندگی‌ خود و همچنین حفظ حیات خود از تهدیداتی که در کشور خودش با آن مواجه است، به کشور دیگر پناهنده شود”.
طبق قانون استرالیا نیز، افرادی که در کشور خود مورد آزار و اذیت و تهدید قرار دارند این حق را دارند که تقاضای پناهندگی کنند. افرادی که بدون جواز استرالیا و همچنین بدون اسناد جعلی به سواحل کشور استرالیا میرسند، کار غیر قانونی انجام نمیدهند. آنها در حقیقت پناهجویانی هستند که تحت قوانین بین المللی حالت پناهجو را دارند.
(3) شرایط پناهجویان در استرالیا و انتقاد عفو بین الملل از از وضعیت بازداشتگاه جزیره‌ کریسمس
بر اساس مصاحبه هائی‌ که با برخی‌ از نجات یافتگان حادثه اخیر در خاک اندونزی انجام شده بود، این پناهجویان امید به رسیدن به کمپ در جزیره‌ کریسمس را داشتند، و اینطور می‌ پنداشتند که بیشتر از یک ماه در این جزیره‌ نخواهند ماند و پس از اخذ پناهندگی خود به سرزمین اصلی‌ استرالیا خواهند رفت و در آنجا زندگی‌ خوب و امنی‌ خواهند داشت. حال وضع پناهجویان در استرالیا و بطور مشخص جزیره‌ کریسمس چگونه است؟
شرایط پذیرش پناهندگی در استرالیا، و شرایط زندگی‌ و کار در این کشور برای پناهندگان مشکل است، و دولت استرالیا در وضع کردن قوانین غیر انسانی‌ خود در رابطه با پذیرش و برخورد با پناهندگان از سایر کشورهای تابع نظام سرمایه عقب نمانده است. طبق تحقیقات انجام شده و آخرین گزارش تهیه شده توسط گروه حقوق بشر سازمان عفو بین الملل، که در دسامبر سال 2009 از وضعیت زندگی‌‌ پناهندگان و سیاست استرالیا در مورد بازداشت در پناهندگی پناهجویان در جزیره‌ کریسمس واقع در اقیانوس هند انجام شد، این شرایط بسیار منفی‌ و غیر انسانی‌ توصیف میشود.
در گزارشی که با شرکت گراهام تام هماهنگ کننده در امور پناهندگان سازمان عفو بین الملل، در گفت و گوئی با آقای لم گزارشگر برنامه برای رادیو استرالیا تهیه شده بود، چنین بیان شده است: “پناهجویان که تعداد آنها 1400 نفر اعلام شده بود، در خوابگاههای دستجمعی‌ جای داده شده ا‌ند، و جای کافی‌ برای امور یا فعالیتهای فردی و شخصی‌ وجود ندارد. هوای خوابگاهها بسیار گرم است، و خوابیدن در آنها سخت می‌باشد. برخی‌ از زنان و بچه ها در کمپ جداگانه ای قرار داده شده ا‌ند که کوچک است و بسیار تاریک و شلوغ می‌باشد. در خوابگاههای دیگر، خانواده ها و مجردها در یکجا هستند. ما یکی‌ از این خوابگاه ها را بررسی‌ کردیم که در ابتدا قرار بوده بعنوان محل فعالیتهای مردان استفاده شود، اما در حال حاضر 24 تختخواب در آن جای داده ا‌ند. بطور کلی‌، جای نا کافی‌، تاریکی‌ و تراکم مشکلاتی را بوجود آورده که به نوبه خود، باعث بروز مشکلات روانی‌ پناهجویان شده است”.
جالب توجه است که در این گزارش گراهام تام هماهنگ کننده در امور پناهندگان سازمان عفو بین الملل، شرایط پناهجویان در این جزیره‌ را در مقایسه با پناهجویان ساکن در زمین اصلی‌ استرالیا به مراتب سخت تر، و زمان انتظار برای مصاحبه و دریافت پاسخ به تقاضای پناهندگی آنها را بیشتر توصیف می‌ کند. در حالیکه آقای لم گزارشگر استرالیایی، این مقایسه را با شرایط زندگی‌ پناهجویان در کشورهای خارجی‌ نظیر اندونزی و مالزیا انجام میدهد و اظهار می‌ دارد که برخی‌ از استرالیایی ها بر این باورند که شرایط زندگی‌ در کمپ جزیره‌ کریسمس به مراتب بهتر از شرایط در این کشورها می باشد.
دولت استرالیا موظف به رعایت حقوق انسانی‌ پناهجویانی که به استرالیا میرسند صرف نظر از اینکه چطور و از کجا و چگونه وارد استرالیا شده ا‌ند، می‌‌باشد. نیز بعنوان یکی‌ از اعضای کنواسیون پناهندگان موظف است که اطمینان حاصل کند که تقاضای پناهندگی پناهجویانی را که شامل کنواسیون پناهندگان میشوند و جان و آزادی آنان در صورت بازگشت به کشورشان مورد خطر قرار می‌گیرد بپذیرد.
(4) راه حلهای مسئله پناهندگی و مهاجرت انسانها:
حادثه ناگوار 17 دسامبر، و حوادث مشابهی از این گونه، یکی‌ از عوارض مسئله پناهندگی و مهاجرت است. پناهندگی و مهاجرت ومشکلات وابسته به آن ناشی‌ از سیستم حاکم بر جهان کنونی ماست. این سیستم که از بنیاد اشتباه و غیرانسانی‌ است، مدام بر مشکلات انسان امروزی چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ روانی‌، می‌افزاید. در کشورهای جهان سوم، دولتها دوام خود را ملزم به وجود نظام سیاسی می‌ یابند که بر پایه زور و محروم کردن مردم از آزادی استوار است، و در نتیجه مردم در این کشورها اضافه بر مشکلات اقتصادی، با مشکلات سیاسی، از جمله نداشتن آزادی بیان، فضای سانسور و وحشت، زندان و شکنجه و سایر مسائل از این قبیل نیز مواجهند. نگاهی‌ به موضوع مهاجرت در نقاط مختلف جهان آشکار می‌ سازد که رقم مهاجرت از این گونه کشورها بسیار بالاتر از کشورهای پیشرفته تر که از آزادی نسبی‌ بالاتری برخوردارند، می‌ باشد.
علیرغم ظاهرسازی دولتهای حاکم بر کشورهای سرمایه داری پیشرفته، مبنی بر اهمیت دادن به مسئله پناهندگی و پذیرش پناهندگان در کشورهای خود از روی انساندوستی، چیزی که آنها را به این کار وامی دارد، در کنار ناچاری آنها در مواجه شدن با این معضل اجتماعی که زاییده سیستمی است که خود آنرا نمایندگی می‌ کنند، سود اقتصادی است که استراتژی پذیرش پناهجویان از کشورهای عقب مانده تر، با خود به همراه دارد. آنها با فراهم کردن نیروی کار ارزان از این طریق، منبع دیگری از ارزش اضافی و سود بیشتر تهیه می‌ کنند، و این به نوبه خود، با بزرگتر کردن شکاف در درون طبقه کارگر، نتیجه مطلوب دیگری را نیز برای نظام سرمایه بهمراه دارد. لذا ورود غیر قانونی پناهنده از دیدگاه نظام سرمایه بخشی جدائی ناپذیر از پروسه تولید مداوم ارتش ذخیره کار برای کاهش دستمزدها است.
دولتمندان و سیاستمداران هر چند گاهی موضوع مهاجرت را مطرح می‌ کنند، و به دلیل فشار های وارده به آنها، ناچار به رسیدگی و دادن تغییراتی در جهت تطبیق بیشتر با این مشکل پیچیده و مداوم ‌ می‌ شوند، اما بمانند بی‌ کفایتی خود در سایر زمینه ها نظیر مشکل بحرانهای اقتصادی دوره ای، رقابت موجود بین دولتهای مختلف نماینده سرمایه، جنگ و مصائبی از این قبیل، قادر به ارائه دادن یک راه حل کارساز و نهایی‌ نیستند.
معضل پناهندگی، موضوع جدیدی نیست، این مشکل از زمان وجود مشکلات انسانها در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وجود داشته، و با سیر تکاملی اجتماع در قالب نظامهای طبقاتی، و در کنار آن آسانتر شدن راههای حمل و نقل عمیقتر و بیشتر شده است.
مسئله پناهندگی مثل همه مسائل بشر، راه حلهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مطالبه می کند. نمی توان به تغییر نهائی مناسبات اقتصاد سیاسی (از نظام سرمایه به نظام سوسیالیستی) قانع بود، در انتظار نشست و حل مسئله را مشروط کرد. مشکل پناهندگی را باید با جامعه در میان گذاشت. ضد انسانی بودن شرایط پناهندگان را افشا کرد. جوامع پناهنده پذیر اکثریتشان زیر فشار نظامهای استثماری قرار دارند و باید با فعالیت ما به متحدین حل معضل پناهندگی تبدیل شوند. قوانین مهاجرت و پناهندگی باید رعایت شوند، و نظارت بین المللی جهت پایان دادن به صنعت قاچاق انسان بطور همزمان اجرا شود.
ریشه های پناهندگی ، نابرابری ، فقر و دیکتاتوری است. دنیای نابرابر انسانها را بطور سیستماتیک به ترک خانه و کاشانه ترغیب می کند. سرکوبهای سیاسی باید متوقف شوند. حکومتها باید برای حل مسئله پناهندگی در دو سو یعنی سمت ارسال مداوم پناهنده، و سمت مهاجر و پناهنده پذیر، مورد خطاب قرار گیرند و از سوی مردم نظارت شوند.
کمپینهای منطقه ای و جهانی باید بطور مرتب بر علیه تبلیغات نژاد پرستانه و پناهنده ستیز از سوی حکومتها و نژاد پرستان کشورهای میزبان، متمرکز شوند. باید روشن شود که درد پناهنده و مهاجر چیست و درمان انسانیش چیست. نباید شاهد ادامه فجایعی چنین بمانیم و هر از چندی با دیدن صحنه های کشتار مهاجران زانوی غم به بغل بگیریم!
مسئله مهاجرت و پناهندگی بعنوان بخشی از مسئله انسان معاصر، بدون پایان دادن به نظام جهانی نابرابر سرمایه پاسخ قطعی ندارد. تا نظام سرمایه هست، مسئله نابرابری را بازتولید می کند و مهاجرت و پناهندگی، نتیجه اجتناب ناپذیر این پدیده نابربری هستند. ارتباط این پدیده ها را باید نشان داد، و مبارزه جهانی را برای پایان دادن به این دنیای وارونه تعمیق نمود.

Read more زهره مهرجو:

“افسوس، مهاجر به سرزمینی دلباخته بود که انتظارش را نمی‌ کشید.

اما در واپسین لحظه ها،

نگاهش به سطح صیقلی دریا بود و

امواج دریا فریاد “مهاجر” را در خود تکرار می‌ کردند..

من و تو آیا می‌ توانیم قلب خود را به امواج بسپاریم؟..”

b.200.193.16777215.0content.multithumb.thumbs.b.200.193.16777215.0content.multithumb.thumbs.b.200.193.16777215.0content.multithumb.thumbs.b.200.193.16777215.0.stories.eterazat.jomhoorieslami.jpg - 8.63 Kb


مقدمه

این مقاله را که در رابطه با حادثه تاسف بار اخیر پناهجویان در آبهای اندونزی می‌ نویسم، تقدیم به همه پناهجویان و پناهندگانی می‌کنم که با شرایط بسیار سخت انتظار، آینده نا مشخص، فشارهای اقتصادی، کارهای سخت، و یا هر مشکلی‌ که زاییده موقعیت شان به عنوان یک پناهنده می‌ باشد، مواجهند.

در این نوشته، ابتدا نگاهی‌ می‌اندازم به این حادثه و دلایل اجتماعی آن، و بعد پیش از پرداختن به شرایط پناهجویان دولت استرالیا در کمپ جزیره‌ کریسمس بر طبق گزارش سازمان عفو بین الملل، سعی‌ می‌ کنم واژه پناهجو را آنطور که در سطح بین المللی پذیرفته شده تعریف کنم:

(1) حادثه هولناک در روز شنبه برابر با 17 دسامبر 2011

در طی هفته ای که گذشت، کمتر کسی‌ از ما بود که خبر در هم شکستن کشتی حامل پناهجویان در آبهای اندونزی و در پیش کشته شدن نزدیک به دویست تن از پناهجویان از کشورهای مختلف، از جمله ایران، افغانستان، عراق و ترکیه را نشنیده باشد و از این خبر هولناک متاثر نشده باشد. متاسفانه این حادثه ناگوار، اولین باری نبود که در این منطقه برای پناهجویان عازم کشور استرالیا اتفاق می‌ افتد، و بر طبق سابقه چنین اتفاقاتی، از جمله کشتی دیگری که حدود دو ماه پیش به همین سرنوشت مبتلا شد و از خود نزدیک به 50 نفر کشته بجا گذاشت، نیز کشتی های دیگری که در سالهای اخیر دچار حوادث مشابهی شدند و تلفات سنگینی‌ نیز داشتند، گویا ما باید همچنان انتظار حوادثی از این قبیل را در آینده داشته باشیم.


طبق گزارش تهیه شده بوسیله “هرالد سان” درباره حادثه اخیر در آبهای اندونزی، تعداد کشته شدگان 185 نفر و تعداد نجات یافتگان تنها 34 نفر اعلام شده است. همچنین اعلام شده که 18 نفر در کنار یک کشتی ذغال در جزیره‌ Musabarong پیدا شده ا‌ند. پرسنل گشت و تحقیق این اکتشاف را با توجه به اینکه تا چه حد این افراد از محل حادثه دور شده بودند “فوق العاده” قلمداد کرد. بنا به این گزارش، هر یک از این پناهجویان بین مبلغ 4000$ تا 6500$ به آژانس ها در جاکارتا که به نمایندگی قاچاقچی ها کار میکردند، پرداخته بودند.

این کشتی و سایر کشتیهایی که در ماههای گذشته با تصادفات مشابهی مواجه شدند، هر یک به نوبه خود، با تعداد مسافرانی بیشتر از حتی دو برابر ظرفیتشان بارگیری شده بودند، و هیچکدام مجهز به وسایل امنیتی و پیشگیری از خطرهای قابل پیشبینی‌ نبودند. از این رو، واضحا کمترین تغییرات آب و هوایی وضعیت آنها را به درهم شکستگی و غرق شدن تهدید می‌ کرد و جان تمام مسافران خود را دچار خطر مرگ می‌ ساخت. اما در دنیای امروز ما، و بر اساس ارزشهای غیر انسانی‌ که نتیجه مستقیم سیستمی‌ هستند که در آن زندگی‌ می‌کنیم، سیستمی‌ که در جهت تهیه سود برای بخش کوچکی از اجتماع و بر پایه کالا کردن تقریبا همه چیز، پیش از هر چیزی نیروی کار انسانها، استوار شده است، زندگی‌ انسانها به خودی خود ارزشی ندارند. ارزش انسانها در نظام کنونی ما، تنها در رابطه با موقعیت اقتصادی و اجتماعی آنها، و رابطه ای که با مناسبت تولیدی دارند تعریف میشود. دولتهای مدافع این سیستم نیز، برای جان انسانها خارج از حیطه این روابط ارزشی قایل نیستند، و قوانین آنها برای دفاع کردن از افرادی که نام و نشانی‌ همراه ندارند، و هنوز بعنوان پناهنده هم شناخته نشده ا‌ند، جایی‌ ندارد. برای آنها مهم نیست که چگونه و از چه طریقی در برابر افراد و گروههایی که چنین حمل و نقلهایی را تدارک میدهند و این تدارکها را وسیله ای برای بدست آوردن پولهای کلانی میکنند، قوانین و محدودیتهایی وضع کند تا ایشان دیگر قادر به انجام چنین کارهای غیر مسئولانه نباشند، و از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود.
nedaaghasoltan.jpg - 18.36 Kb

هیچ انسان آگاهی‌ به خود اجازه نمیدهد که لبه پیکان قضاوت خود را به سمت قربانیان این فجایع هدفگیری کند. این پناهجویان نیز مثل ما از اخبار گذشته و حوادث مشابه قبلی‌ با خبر بودند، ولی‌ چه چیز بغیر از شرایط غیر قابل تحمل و نداشتن انتخابی دیگر، آنها را به انجام چنین عملی‌ در راهی‌ چنان نامشخص و بدون اطمینان، کشانید؟ افرادی که خانه و آشنایان خود را در پی سفری پُرمخاطره رها میکنند، افرادی نیستند بجز آنها که در کشور محل اقامت خود بدلیل محدودیتهای سیاسی مورد پیگردهای قانونی قرار دارند و جان آنها در خطر است. یا افرادی که بخاطر مشکلات شدید اقتصادی و شغلی‌ ادامه دادن زندگی آنها در گرو ترک خانه و پیدا کردن جاییست‌ که امنیت بیشتر و امکاناتی بهتری را برایشان فراهم سازد. اما همین هدف راهی‌ را در پیش روی این افراد می‌گذارد که در خود مخاطراتی از قبیل این حوادث یعنی تا حد مرگ را بهمراه دارد، و حتی اگر هم موفق به گذشتن از این مرحله شوند، با مشکلات دیگری مواجه خواهند شد که در شدت و اندازه، با مشکلات سابق آنها هم سطحی می‌کنند یا حتی بیشترند.

نگاهی‌ به شرایط پناهجویان کشور استرالیا در کمپ جزیره‌ کریسمس، که گویا مقصد این پناهجویان حادثه زده نیز بود، این موضوع را برایمان روشنتر می‌کند. اما پیش از پرداختن به این موضوع، اشاره ای می‌کنم به تعریف کلمه “پناهجو” در ظرفیت پذیرفته شده و قانونی آن در سطح بین المللی.


(2) پناهجو کیست؟

پناهجو کسی‌ است که به دلیل در مخاطره بودن حیاتش در کشور متبوع خود بدنبال حمایت بین المللی میگردد. وی در کشور متبوعش به دلیل هر یک از موارد زیر از جانب دولت یا هر عامل دیگری، تهدید می شود و در نتیجه نمی‌تواند به کشور خود باز گردد:

* نژاد * مذهب * ملیت و گروه اتنیکی * عضویت در یک گروه اجتماعی یا سیاسی مشخص و معین * عقاید سیاسی

بنابر این تعریف، هر فردی به هر یک از دلایل بالا میتواند ادعای پناهجویی نماید، اما در نهایت کشوری که پناهجو از آن تقاضای پناهندگی میتواند این حالت را بر اساس شرایط مشخص فرد تعیین کند. بنابر این تعریف، هیچ پناهجویی نمی‌تواند غیر قانونی باشد.

تحت ماده 14 اعلامیه حقوق بشر “هر کس این حق را دارد که برای لذت بردن از زندگی‌ خود و همچنین حفظ حیات خود از تهدیداتی که در کشور خودش با آن مواجه است، به کشور دیگر پناهنده شود”.


طبق قانون استرالیا نیز، افرادی که در کشور خود مورد آزار و اذیت و تهدید قرار دارند این حق را دارند که تقاضای پناهندگی کنند. افرادی که بدون جواز استرالیا و همچنین بدون اسناد جعلی به سواحل کشور استرالیا میرسند، کار غیر قانونی انجام نمیدهند. آنها در حقیقت پناهجویانی هستند که تحت قوانین بین المللی حالت پناهجو را دارند.


(3) شرایط پناهجویان در استرالیا و انتقاد عفو بین الملل از از وضعیت بازداشتگاه جزیره‌ کریسمس

بر اساس مصاحبه هائی‌ که با برخی‌ از نجات یافتگان حادثه اخیر در خاک اندونزی انجام شده بود، این پناهجویان امید به رسیدن به کمپ در جزیره‌ کریسمس را داشتند، و اینطور می‌ پنداشتند که بیشتر از یک ماه در این جزیره‌ نخواهند ماند و پس از اخذ پناهندگی خود به سرزمین اصلی‌ استرالیا خواهند رفت و در آنجا زندگی‌ خوب و امنی‌ خواهند داشت. حال وضع پناهجویان در استرالیا و بطور مشخص جزیره‌ کریسمس چگونه است؟


شرایط پذیرش پناهندگی در استرالیا، و شرایط زندگی‌ و کار در این کشور برای پناهندگان مشکل است، و دولت استرالیا در وضع کردن قوانین غیر انسانی‌ خود در رابطه با پذیرش و برخورد با پناهندگان از سایر کشورهای تابع نظام سرمایه عقب نمانده است. طبق تحقیقات انجام شده و آخرین گزارش تهیه شده توسط گروه حقوق بشر سازمان عفو بین الملل، که در دسامبر سال 2009 از وضعیت زندگی‌‌ پناهندگان و سیاست استرالیا در مورد بازداشت در پناهندگی پناهجویان در جزیره‌ کریسمس واقع در اقیانوس هند انجام شد، این شرایط بسیار منفی‌ و غیر انسانی‌ توصیف میشود.


در گزارشی که با شرکت گراهام تام هماهنگ کننده در امور پناهندگان سازمان عفو بین الملل، در گفت و گوئی با آقای لم گزارشگر برنامه برای رادیو استرالیا تهیه شده بود، چنین بیان شده است: “پناهجویان که تعداد آنها 1400 نفر اعلام شده بود، در خوابگاههای دستجمعی‌ جای داده شده ا‌ند، و جای کافی‌ برای امور یا فعالیتهای فردی و شخصی‌ وجود ندارد. هوای خوابگاهها بسیار گرم است، و خوابیدن در آنها سخت می‌باشد. برخی‌ از زنان و بچه ها در کمپ جداگانه ای قرار داده شده ا‌ند که کوچک است و بسیار تاریک و شلوغ می‌باشد. در خوابگاههای دیگر، خانواده ها و مجردها در یکجا هستند. ما یکی‌ از این خوابگاه ها را بررسی‌ کردیم که در ابتدا قرار بوده بعنوان محل فعالیتهای مردان استفاده شود، اما در حال حاضر 24 تختخواب در آن جای داده ا‌ند. بطور کلی‌، جای نا کافی‌، تاریکی‌ و تراکم مشکلاتی را بوجود آورده که به نوبه خود، باعث بروز مشکلات روانی‌ پناهجویان شده است”.


جالب توجه است که در این گزارش گراهام تام هماهنگ کننده در امور پناهندگان سازمان عفو بین الملل، شرایط پناهجویان در این جزیره‌ را در مقایسه با پناهجویان ساکن در زمین اصلی‌ استرالیا به مراتب سخت تر، و زمان انتظار برای مصاحبه و دریافت پاسخ به تقاضای پناهندگی آنها را بیشتر توصیف می‌ کند. در حالیکه آقای لم گزارشگر استرالیایی، این مقایسه را با شرایط زندگی‌ پناهجویان در کشورهای خارجی‌ نظیر اندونزی و مالزیا انجام میدهد و اظهار می‌ دارد که برخی‌ از استرالیایی ها بر این باورند که شرایط زندگی‌ در کمپ جزیره‌ کریسمس به مراتب بهتر از شرایط در این کشورها می باشد.


دولت استرالیا موظف به رعایت حقوق انسانی‌ پناهجویانی که به استرالیا میرسند صرف نظر از اینکه چطور و از کجا و چگونه وارد استرالیا شده ا‌ند، می‌‌باشد. نیز بعنوان یکی‌ از اعضای کنواسیون پناهندگان موظف است که اطمینان حاصل کند که تقاضای پناهندگی پناهجویانی را که شامل کنواسیون پناهندگان میشوند و جان و آزادی آنان در صورت بازگشت به کشورشان مورد خطر قرار می‌گیرد بپذیرد.


(4) راه حلهای مسئله پناهندگی و مهاجرت انسانها:

حادثه ناگوار 17 دسامبر، و حوادث مشابهی از این گونه، یکی‌ از عوارض مسئله پناهندگی و مهاجرت است. پناهندگی و مهاجرت ومشکلات وابسته به آن ناشی‌ از سیستم حاکم بر جهان کنونی ماست. این سیستم که از بنیاد اشتباه و غیرانسانی‌ است، مدام بر مشکلات انسان امروزی چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ روانی‌، می‌افزاید. در کشورهای جهان سوم، دولتها دوام خود را ملزم به وجود نظام سیاسی می‌ یابند که بر پایه زور و محروم کردن مردم از آزادی استوار است، و در نتیجه مردم در این کشورها اضافه بر مشکلات اقتصادی، با مشکلات سیاسی، از جمله نداشتن آزادی بیان، فضای سانسور و وحشت، زندان و شکنجه و سایر مسائل از این قبیل نیز مواجهند. نگاهی‌ به موضوع مهاجرت در نقاط مختلف جهان آشکار می‌ سازد که رقم مهاجرت از این گونه کشورها بسیار بالاتر از کشورهای پیشرفته تر که از آزادی نسبی‌ بالاتری برخوردارند، می‌ باشد.

علیرغم ظاهرسازی دولتهای حاکم بر کشورهای سرمایه داری پیشرفته، مبنی بر اهمیت دادن به مسئله پناهندگی و پذیرش پناهندگان در کشورهای خود از روی انساندوستی، چیزی که آنها را به این کار وامی دارد، در کنار ناچاری آنها در مواجه شدن با این معضل اجتماعی که زاییده سیستمی است که خود آنرا نمایندگی می‌ کنند، سود اقتصادی است که استراتژی پذیرش پناهجویان از کشورهای عقب مانده تر، با خود به همراه دارد. آنها با فراهم کردن نیروی کار ارزان از این طریق، منبع دیگری از ارزش اضافی و سود بیشتر تهیه می‌ کنند، و این به نوبه خود، با بزرگتر کردن شکاف در درون طبقه کارگر، نتیجه مطلوب دیگری را نیز برای نظام سرمایه بهمراه دارد. لذا ورود غیر قانونی پناهنده از دیدگاه نظام سرمایه بخشی جدائی ناپذیر از پروسه تولید مداوم ارتش ذخیره کار برای کاهش دستمزدها است

دولتمندان و سیاستمداران هر چند گاهی موضوع مهاجرت را مطرح می‌ کنند، و به دلیل فشار های وارده به آنها، ناچار به رسیدگی و دادن تغییراتی در جهت تطبیق بیشتر با این مشکل پیچیده و مداوم ‌ می‌ شوند، اما بمانند بی‌ کفایتی خود در سایر زمینه ها نظیر مشکل بحرانهای اقتصادی دوره ای، رقابت موجود بین دولتهای مختلف نماینده سرمایه، جنگ و مصائبی از این قبیل، قادر به ارائه دادن یک راه حل کارساز و نهایی‌ نیستند.

معضل پناهندگی، موضوع جدیدی نیست، این مشکل از زمان وجود مشکلات انسانها در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وجود داشته، و با سیر تکاملی اجتماع در قالب نظامهای طبقاتی، و در کنار آن آسانتر شدن راههای حمل و نقل عمیقتر و بیشتر شده است.

مسئله پناهندگی مثل همه مسائل بشر، راه حلهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مطالبه می کند. نمی توان به تغییر نهائی مناسبات اقتصاد سیاسی (از نظام سرمایه به نظام سوسیالیستی) قانع بود، در انتظار نشست و حل مسئله را مشروط کرد. مشکل پناهندگی را باید با جامعه در میان گذاشت. ضد انسانی بودن شرایط پناهندگان را افشا کرد. جوامع پناهنده پذیر اکثریتشان زیر فشار نظامهای استثماری قرار دارند و باید با فعالیت ما به متحدین حل معضل پناهندگی تبدیل شوند. قوانین مهاجرت و پناهندگی باید رعایت شوند، و نظارت بین المللی جهت پایان دادن به صنعت قاچاق انسان بطور همزمان اجرا شود.

ریشه های پناهندگی ، نابرابری ، فقر و دیکتاتوری است. دنیای نابرابر انسانها را بطور سیستماتیک به ترک خانه و کاشانه ترغیب می کند. سرکوبهای سیاسی باید متوقف شوند. حکومتها باید برای حل مسئله پناهندگی در دو سو یعنی سمت ارسال مداوم پناهنده، و سمت مهاجر و پناهنده پذیر، مورد خطاب قرار گیرند و از سوی مردم نظارت شوند.

کمپینهای منطقه ای و جهانی باید بطور مرتب بر علیه تبلیغات نژاد پرستانه و پناهنده ستیز از سوی حکومتها و نژاد پرستان کشورهای میزبان، متمرکز شوند. باید روشن شود که درد پناهنده و مهاجر چیست و درمان انسانیش چیست. نباید شاهد ادامه فجایعی چنین بمانیم و هر از چندی با دیدن صحنه های کشتار مهاجران زانوی غم به بغل بگیریم!

مسئله مهاجرت و پناهندگی بعنوان بخشی از مسئله انسان معاصر، بدون پایان دادن به نظام جهانی نابرابر سرمایه پاسخ قطعی ندارد. تا نظام سرمایه هست، مسئله نابرابری را بازتولید می کند و مهاجرت و پناهندگی، نتیجه اجتناب ناپذیر این پدیده نابربری هستند. ارتباط این پدیده ها را باید نشان داد، و مبارزه جهانی را برای پایان دادن به این دنیای وارونه تعمیق نمود.


z.mehrjuo@hotmail.co.uk
25 دسامبر 2011



دیدگاهتان را بنویسید