لغو پناهندگی پناهندگان سیاسی که به داخل ایران سفر می کنند:
عباس معروفی:
(از 11 اسفند 1374 که از چنبرهی سعید امامی و باند مخوفش به آلمان گریختم، تا 11 اسفند 1394 بیست سال گذشت. تمام این مدت در روشنایی راه رفتم و کار کردم؛ انگار در آکواریوم زندگی میکنم. میخواستم همه ببینند کجا میروم؟ کجا میآیم؟ با کی میروم؟ با کی میآیم؟ چرا میروم؟… از کار و نوشتار تا مرز زندگیام را برای خوانندگانم نوشتم و گفتم. حالا تصمیم گرفتهام روز 11 اسفند در روشنایی به تهران برگردم. هیچ چیزی هم نمیتواند مانع برگشتنم شود، هیچ چیز. میتواند؟).
چه بگوییم ؟! ما که وکیل وسیع مردم نیستیم ! هستیم؟
جواب مهرداد درویش پور را چه بدهیم بعدن؟ اصلاح طلب ها ٬ سبزها.
اکبر گنجی و ابراهیم نبوی را چه کنیم؟
البته عباس تجربه یک بار فرار را دارد و اگر لازم باشد با یک مرخصی از زندان اوین چهار روز بعد آلمان است و جای هیچ نگرانی نیست ٬ فقط مشکل اینجاست که نمی دانیم بعدن کجا می رود و کجا می آید و با کی می رود و با کی می آید و چرا می رود ٬ تو نوگوووو اینها همش تقصیر این دولت آبادیه اول براهنی را گول زد بعد هم معروفی را و البته براهنی شانس آورد که آلزایمر داشت خلاصه یه طورهایی ماست مالی کرد و رفت پی کارش ولی با عباس چه کنیم؟
عباس تو که آدم حسابی بودی تو دیگه چرا؟
چرا؟
چرا؟
قنداق کردیم بچه را !
تبعیدی کیست ـ زنده یاد غلام حسین ساعدی