به شخصه در تظاهرات های اعتراض آمیز بعد از کودتای انتخابات خرداد سال 1388 در ایران هستم. در حقیقت من به عنوان جوان ایرانی تنها یکی از میلیون های جوان ایرانی از نسل سوخته بعد از انقلاب سال 1357 هستم.
انقلابی که متاسفانه آیت الله خمینی و فاشیست ترین جریانات مذهبی شیعی را به قدرت سیاسی رساند، و از آن تاریخ به بعد است که زندگی همه آزادیخواهان و معترضین و یا مخالفین با سیاست های دیکتاتوری جمهوری اسلامی توسط چماقدران گماشته و مزد بگیر رژیم اسلامی سرکوب شد. و در این راه نیز ده ها هزار آزادیخواه ایرانی در سراسر کشور تیرباران و اعدام شدند و میلیون ها ایرانی همچون بنده نیز بناچار و برای خطر ترس از دستگیری و زندان و شکنجه و اعدام راهی به غیر از گریختن از این باقی نماند و مسیر پناهنده شدن به کشورهای پناهنده پذیر را انتخاب کردیم. خاوران تهران تنها یک نمونه بارز و سند از اعدام زندانیان سیاسی در سیاست های حاکمان جنایتکار جمهوری اسلامی است که ده ها خاوران های دیگر در جای جای ایران نیز وجود دارد.
اما اینها که در سطور بالا اشاره کردم تنها جنایات و سرکوبگری های جمهوری اسلامی نیست و بلکه پرونده سیاه این نظام اسلامی از زمان تاسیسش تا به امروز خونین و همراه با بی حقوقی ها و هزاران بدبختی و عقب ماندگی و محرومیت ها برای اکثریت ایرانیان است.
راه چاره برای رسیدن به آزادی در ایران چیست؟
به باور بنده که سالها است که به عنوان “عضو حزب دمکرات کردستان ایران” فعالیت های تشکیلاتی و سیاسی برای سرنگونی جمهوری اسلامی دارم این است که ملت ایران تا زمان و تاریخی که جمهوری اسلامی بر سر کار باشد نباید که هیچگونه امیدی به دنیای بهتر و فرداي روشن داشته باشند. ماهیت حکومت اسلامی متکی بر نقض آشکار ابتدائی ترین حقوق مردم و حقوق بشر است. بنابر این برای آزادیخواهان ایرانی و کسانی که دغدغه یک زندگی با امنیت و آزادی های بشری و انسانی را دارند این است که هیچگونه گزینه ای به غیر از اتحاد برای مبارزه و سرنگونی جمهوری اسلامی وجود ندارد.
من با هدف مبارزه و امید برای آزادی ایران به خارج کشور پناهنده شدم و تا رسیدن به آرزوهایم شبانه روز تلاش خواهم کرد. و به امید سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران و داشتن حکومتی دمکراتیک با انتخاب آزادانه همه احزاب موافق و مخالف و در آزادی بیان.
جبار رسولی
سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ – ۲۴ ژانویه ۲۰۱۷