زهی بی شرمی و وقاحت ٬ متن زیر بوی گند وزارت اطلاعات می دهد:
وطن یعنی مادرم، وطن یعنی خونه ام… آقای روحانی من می خوام به خونه ام برگردم اگر نمی توانی مسیر این بازگشت را فراهم کنی پس شعار نده، دروغ نگو، وزارت خارجه ی شما گفت ایمیل بزنید برای بازگشت من ایمیل زدم، حتی پاسخ ایمیل مرا هم نداند، همه حرفم اینه شعار که می دهید این حق را هم بدهید که بگوییم پس چرا جواب نمی دهید… وقتی کمیته بازگشت تشکیل می دهید این حق را هم بدید که بگیم پس چرا جرات پاسخ دادن به ایمیل را ندارید، چرا با احساسات مردم تون بازی می کنید….
دلتنگی قدرت آدم رو از آدم می گیره، نفس آدم رو ذره ذره می گیره، وسط شادی و خوشی باز هم دلتنگی یهو چنگ می زنه به تمام وجودت… با احساسات یک ملت بازی نکنید، مادران و پدرانی هستند که امکان سفر ندارند یا ممنوع الخروج هستند یکی هم مثل خانواده من نمی خواهند که بیایند ولی من که می خواهم این حقم است، همه کابوسم اینه که خودم یا مادرم بمیریم بدون اینکه همدیگر رو بغل کنیم، من اینجا کسانی را دیده ام که سالها در همین حسرت ماندند و عزیزان شان در داخل ایران یکی یکی تبدیل به یک سنگ قبر شدند ولی شما بودید که کمیته تشکیل دادید و وعده دادید ولی جواب ایمیل هم ندادید… از من نرنجید ای کسانی که رای دادید من همین چند خط را هم با گریه می نویسم…من حالم خوب نیست… هر شب کابوس مرگ می بینم و رویابافی می کنم برای دیدن خانواده ام)…
کلیپ ودیویی نیز به این نوشته ضمیمه شده است و در نهایت بی شرمی و دسیسه های کاملن پیش بینی شده این بار هم این افعی از آستین خانم مسیح علینزاد بیرون آمد ٬ امام جمعه ی اصفهان را سفید سازی کردید در جریان اسید پاشی کافی نبود ؟ شهردار شیراز را سفید سازی کردید در جریان کشتار سگ های بیگناه مبلغ وزارت اطلاعات کافی نبود ؟ شناسایی دختران بدون روسری و جریان سازی آزادی یواشکی و عکس گرفتن در ایوان وزارت امورخارجه کافی نیود ؟ خانم مسیح علینژاد شرم نمی کنید از پناهجویان گرفتار در استرالیا و ترکیه و صدها نقطه از این کره ی خاکی که در بدترین شرایط زیست محیطی و انسانی جان و مالشان را باخته اند و شما دلتان برای ننه ی محترمتان تنگ شده است و دو سه قرطی یه هنرفروش را در ویترین وزارت اطلاعات ویدیو کرده ای که با کف صابون بیت رهبری به خلایق اماله کنی؟
در شرایطی که رژیم ایران و دولت استرالیا در حال چانه زدن بر سر جان و سرنوشت هموطنان پناهجویمان هستند چگونه است که شما ناگهان دلتان برای مادرتان تنگ می شود ؟ چقدر خوب کردید که یاد اور شدید با احساسات مردم بازی نکند آقای روحانی ٬ چطور است دستهای جلادمان را ببوسیم و العفو بخواهیم ٬ از کدام شادی ناگهان دم می زند که چنگ بر وجودش کشیده این (گند گاو چاله دهانی که آتشفشان روشن خشمی شده است و افتاب را گذاشته با اتکا به ساعت شماته دار خویش می خواهد بیچاره خلق را متقاعد کند که شب از نیمه نیز برنگذشته است).
کمپین بازگشت پناهجویان سیاسی به ایران!؟
آیا می دانید این حرکت در اروپا جرم محسوب می شود ؟ تشویق پناهجویان سیاسی و ایجاد زمینه و لابی گری های پنهان و آشکار برای رژیم خونخوار جمهوری اسلامی تحت لوای آزادی های یواشکی و اجرای مقاصد شوم وزارت اطلاعات دیرگاهی ست که چهره ی منفور شما را برای پناهندگان و پناهجویان سیاسی شرافتمند روشن کرده است ٬ جالب است به کامنت ها و لایک ها که نگاه می کردم چه اسامی منفوری را می شد در آن لابلا پیدا کرد می گوید از من نرنجید ای کسانی که رای دادید نرنجید اقای آقای ابراهیم نبوی نرنجید آقای مسعود بهنود و نرنجید آقای مهرداد درویش پور یک وقت به چاک قبای شما برنخورد ٬ یک وقت دلگیر نشوید آقای رهبر حزب ناکمونیست کارگر ٬ خانم علی نژاد دلش برای ننه اش تنگ شده است ٬ همش کابوس دارد ٬ حالش خوب نیست و رویا بافی می کند ٬ و خودش که می خواهد برود به دیدار فامیل در قم و بابل که هیچ می خواهد پنج میلیون نفر دیگر را هم دنبالش بکشد ببرد ٬ ولی خانم علی نژاد جا کم داریم و این قضیه دارد همینطور کش می آید جا کم است و قضیه هی دارد کش می آید شما که تمام شماره تلفن ها را داری تو را قسم به جان مادرت زنگ نزدی به حسن روحانی ؟ با ظریف چطور؟ تو را به جان مسیح این تن بمیرد این بازی وزارت اطلاعات نیست ؟
ما را اسکل کرده ای ؟ جریان سازی میکنید که سر پناهجویان بی دفاع را بی صدا زیر آب فرو ببرید و پناهندگی سیاسی را به لجن بکشید ٬ پا به پای جریانانت روزمره از چهره های جنایتکار حکومت ملاها با ترفندهای خبرسازی روی موج منفی سی به هفتاد یهنی سی به نفع اپوزوسیون و هفتاد به نفع رژیم حرکت کنید؟
ما را اسکل فرض کرده اید؟
تف به شرافت نداشته تان
منبع خبر: لغو پناهندگی پناهندگان سیاسی که به داخل ایران سفر می کنند