سودابه محمدی شیرازی: من از فرهنگ جهنمی مذهب، و دشمن آزادی زنان ایران، فرار کردم

300818_223551761044559_100001692113704_547650_2010445476_n.jpg - 17.50 Kb

*من  از کشوری آمدم که در آن زن به مثابه  کالا مورد سوء استفاده جنسی مردان قرار میگیرد. زن بودن در ایران یک گناه، و جرم بزرگ محسوب میگردد.


زنان ایرانی مجبور به اطاعت بی چون وچرا از سنت های شرعی زن ستیزانه و مرد سالارانه مرسوم هستند. در پیرامون زندگی شخصی ات، اولین کسانی که بر سرت میزنند، و زنان نیز به عنوان یک ضعیفه حق هیچگونه دفاع و اعتراض از خود را ندارند، خانواده ات می باشند. منظورم پدر و برادر است. پدر مواظب است که تو هیچ کاری که برخلاف سنت های عقب مانده مرسوم در محیط خانه و اجتماع انجام ندهی. هر گونه رفتار شخصی دلبخواه ابتدا با کنترل پدر ، بعد نیز با گوشزد و نصیحت های دلسوزانه مادر که او هم در چنین فرهنگ زورگویانه تربیت شده است، و در نهایت با خشم برادر ممنوع است.


300818_223551761044559_100001692113704_547650_2010445476_n.jpg - 17.50 Kb

در فرهنگی تربیت شدم که حتی اجازه پوشیدن لباس باب میلم را در خانه پدری ام نداشتم. و سنت های اجتماعی عقب مانده نابرابر زور گویانه ضد زنها که مجبور به تمکین و اطاعت و رعایت آن در داخل خانه بودم.


حق گوش کردن به موزیک شاد، رقصیدن، دیدن فیلم های مورد علاقه ام، داشتن دوست پسر، آرایش کردن، پوشیدن لباس متناسب با میل شخصی ام… ممنوع است. اینها را به عنوان مثال گفته ام.


زمانیکه که از درب منزل بیرون می آمدم شرایطی بسیار بدتر از داخل خانه بود. به شخصه همیشه از داشتن حجاب متنفر بودم، اما بر طبق قوانین زور گویانه رژیم جمهوری اسلامی باید طوری حجاب داشته باشم که مورد هجوم و فحش وتوهین ماموران رزیم جمهوری اسلامی قرار نگیرم. و به شکلی آرایش نمایم که به شخصیت زنانه ام توهین نشود. و درست مثل مترسکی میان مردان عبور کن و به اجبار در بی حقوقی های فراوانی که توسط مردان برای من در نظر گرفته اند زندگی کنم.

403258_168534869924260_155309611246786_246906_274534480_n.jpg - 9.60 Kb

من از جهنمی فرار کردم که در حق من به عنوان ضعیف تر ازمرد ظلم های فراوانی روا می گردد. خشونت بر علیه زنان جزئی پذیرفته شده در نگاه مردسالارانه ایران است. در نگاه مردم شهرم، به عنوان یک ضعیفه(ناتوان تر از مردان) می باید سایه مردی بالای سرم باشد که تا حق و اجازه زندگی کردن داشته باشم. حقوق زنانه من بر مبنای انسان بودنم بر آورد نشده است، وبلکه بر اساس جنسیتم مورد تحقیر فراوان قرار دارم. ظلم هاي که در حق امثال من میشود، وتبعیض جنسیتی که به بهانه تفاوت جنسی روا میگردد، مربوط به تمدن بشر امروزی نیست. سنت هاي است که از چند هزار سال قبل بر جای مانده است. رفتاری که هزار سال پیش مردان دوره جهالت انجام میدادند، هم اکنون بصورت قانون در رژیم جمهوری اسلامی بر علیه زنان اعمال میگردد. و در این راه مرتبا مبلغین مذهبی و دیگر کسانی که مغز هایشان فسیل شده است و تمام تلاششان در دشمنی با فرهنگ آزادی و برابری زنان، ونپذیرفتن شعور، وعقل کامل زنان است، تبلیغ میگردد.


من ازشر زندگی در فرهنگی ارتجاعی فرار کرده ام که ستم و تحقير و بي حقوقي بر زنان و بیداد میکند. و زنان در آن کشور اول باید مطیع دستوران پدر، برادر، و بعدا همسر باشند. و بی چون چرا زور گوي های جنسیتی را تحمل نمایند. و تمام تبعیض بر علیه زنان، یک اصل پذیرفته شده در خانواده، ومردم وقوانین مذهبی تماما به نفع مردان کشورم است.

b.225.150.16777215.0.stories.eterazat.34122_138285299518715_100000117375574_410567_7455423_n.jpg - 7.19 Kb

رژیم جمهوری اسلامی نیز نگاه سختگیرانه اي نسبت به زنان دارد و مرتبا مرد سالاری و بی حقوقی های فراوان را بر علیه زنان تبلیغ میکند. بنظر من تا زمانی که اسلام در ایران حکومت میکند، وضعیت زندگی درد آور و ظلم به زنان زنان بیشتر از هم اکنونر خواهد گردید، وهیچگونه امیدی به بهبود شرایط زندگی انسانی برای زنان ایرانی نیست.

به امید روزی که زنان ومردان ایران از حقوق مساوی برخوردار شوند و یک زندگی در خور شان انسان داشته باشند.


* از نوشته های بایگانی سایت پناهندگان

دیدگاهتان را بنویسید